LOADING CLOSE

نقش خودارزیابی در یادگیری بهتر

خودارزیابی
دکتر فرزانه حاجی قاسمی

نقش خودارزیابی در یادگیری بهتر

خودارزیابی در یادگیری بهتر تاثیر شگرفی دارد. شما به‌عنوان مدرّس یا کسی که دغدغه‌ی یادگیری دارد تابه‌حال به راهبرد خود سنجی در فرایند آموزش فعال اندیشیده‌اید؟ از جمله افرادی هستید که نداشتن خودآگاهی را مهم­ترین نقطه‌ضعف دانش ­آموزان و دانشجویان می‌دانند؟ شاید معتقد باشید اکثر فضاهای آموزشی به‌خوبی این کمبودِ شناختی و تأثیرش بر پیشرفت تحصیلی را لمس کرده‌اند و اکنون وقت آن رسیده است تا با به دنبال بودن ابزار و استراتژی­ ای این نیاز اساسی دانش­ آموزان و دانشجویان را پاسخ گفت. یکی از راهبردهای آموزشی که به‌طور مستقیم و غیرمستقیم بر روی خودآگاهیِ تحصیلی، مهارت مدیریت یادگیری و مسئولیت ­پذیری یادگیرندگان اثر شگفت­ انگیز می­گذارد، خود ارزشیابی یا خودارزیابی (Self-assessment) است که به صورت­ها مختلف قابلیت اجرا دارد؛ بنابراین می‌توان گفت «خودارزیابی» کمک می‌کند یادگیرنده‌ی بهتری باشیم.

احتمالاً این سؤال برایتان پیش می­ آید که چطور می­توان میان مهارت­های فراشناختی و چگونگی سنجش دانش و مهارت ارتباط ایجاد کرد؟ برای رسیدن به پاسخ مناسب، بهتر است نگاهی به دو نگرش کلی، در خصوص نحوه­ی ارزیابی سطح یادگیری دانش­ آموزان و دانشجویان انداخت؛ رویکرد نخست براین باور است که مدرِّس میزان یادگیری و مهارت کسب‌شده‌ی یادگیرنده را مورد ارزیابی قرار می­دهد و غالباً نتیجه­ی سنجش به‌عنوان شاخص اندازه­ گیری دانش و مهارت اعلام می­ شود بی­ آنکه فرد از نقاط قوت و ضعف خود مطلع شود و اقدامی در راستای برطرف کردن کاستی­ هایش انجام دهد. اگر هم معلم دانش­ آموز را از اشتباهاتش باخبر کند، یادگیرنده به‌مرور عادت می­کند تا دیگری، کیفیت و میزان عملکرد علمی ­اش را بررسی کند؛ درحالی‌که رویکرد دوم معتقد است یادگیرندگان با ارزشیابی عملکرد و دستاورد علمی خود، مستقیماً وارد چرخه مدیریت یادگیری و به‌گونه‌ای ناقد خود می‌شوند. به بیانی، میزان مشارکت و همراهی دانش‌آموز و دانشجو در روند آموزشی افزایش می‌یابد. گفته می‌شود یادگیرنده بهترین سنجشگر برای فعالیت‌های تعلیمی خویش است (سلام، 2007)

دو رویکرد عمده‌ی ارزشیابی دانسته‌های یادگیرنده

در فرایند تدریس مبتنی بر ساختار­های قدیم، معلم مسئولیت هدایت و آزمودن عملکرد دانش ­آموز را بر عهده دارد؛ سنجشی که غالباً خالی از بازخورد سازنده و آگاهی ­بخش است. بدین‌صورت که میزان و کیفیت اطلاعات به‌دست‌آمده پس از طی کردن مراحل تدریس، توسط مدرِّس در قالب پرسش­ های کلاسی ـ گاه این مورد به‌طور کامل مغفول می­ماند ـ، یا آموزنک در طول دوره­ی آموزش یا آزمون­ های نیمسال و پایانی ارزیابی می­شود. در اکثر مواقع بدون اینکه یادگیرنده به‌روشنی از نقاط ضعف و قوت خویش آگاه شود و به دنبال رفع و تقویت آن باشد، مرحله­ ی آزمودن و ارزشیابی پشت سر گذاشته می­شود. در این حالت نداشتن آگاهی، سبب می­گردد تا دانش­آموز و دانشجو احساس مسئولیت و تعهد داشتن نسبت به بررسی عملکرد خود را پیدا نکند و آن‌گونه که انتظار می­رود، نتواند دانسته ­هایش را در قالب مهارت به نمایش بگذارد (تبدیل توانش به کنش).

خودارزیابی

در حقیقت، سنجیدن دانش توسط مدرِّس میزان قابل‌توجهی از احساس خودکفایی و فرصت کسب مهارت کافی برای تعهدپذیری و خودمراقبتی علمی را از دانش­ آموز و دانشجو سلب می­کند. ادامه یافتن این وضعیت باعث بروز بی ­مسئولیتی یادگیرنده می­گردد یا نتیجه­ی معکوس به همراه می­آورد یعنی خودبرتربینی ناشی از ناآگاهی و عدم پذیرش کاستی­ های اطلاعاتی و مهارتی. لذا، فراهم کردن شرایط مناسب برای تمرین دانش­ آموز و دانشجو در خودسنجی، یکی از ضروریات فضاهای آموزشی است که می­تواند در قالب فعالیت­های کلاسی، بازی­های آموزشی و … به اجرا درآید. خودارزیابی دانشجو یا دانش‌آموز، در کنار بالا رفتن میزان مشارکت فواید دیگری را نیز شامل می‌شود؛ مانند ارزش‌گذاری دانسته‌ها، فراگیر محوری آموزش، یکسان‌سازی آموخته‌ها، دوری از یادگیری سطحی (التقييم الذاتي: التعريف والمزايا والعيوب والنهج  (bayt-tarbawi.com

تفاوت خودارزیابی و معلم ارزیابی

در کلاسی که مدرِّس محوریت اول است و تمام امور از قبیل ارائه­ی تمامْ مدتِ مطالب، انتخاب روش، تصحیح اشتباهات، ارزشیابی مهارت­ها و آزمودن میزان یادگیری به عهده­ ی وی باشد، فرصتی برای دانش ­آموز و دانشجو پیش نمی­ آید تا مسئولیت ارزیابی یادگیری خودش را به عهده بگیرد؛ سطح دقت و خودمراقبتی را در خود افزایش دهد؛ به او مهلت داده نمی­شود تا نحوه­ی مدیریت را بیاموزد؛ اما در کلاس درسی که مدرِّس در هر یک از گام­های تدریس از دانش­آموز و دانشجو ـ به طرق مختلف ـ در ارزیابی و بررسی عملکرد فردی، دعوت به همکاری و مشارکت می­کند، یادگیرنده احساس ارزشمندی، متعهد بودن نسبت به خود ـ بدون اجبار به حضور ناظر ـ را می ­آموزد و به‌مرورزمان تبدیل به مهارت فردی می­شود. این مهارت (خودارزیابی) به‌عنوان یکی از مهارت­های فراشناختی معرفی می­شود. بنا بر آنچه گفته شد، اگر بخواهیم ارزشیابی تحصیلی را در دو رویکرد­ مذکور به‌طور خلاصه بیان کنیم، باید گفت:

1-سنجشِ کیفیت یادگیری توسط معلم و با نظارت مستقیم وی و
2-ارزشیابی دستاورد علمی توسط خودِ یادگیرنده.

واگذاری سنجش به دانش­ آموز و دانشجو، از راهکارهای آموزشی پربازده­­ای به شمار می­رود که پایبندی بدان سطح آگاهی یادگیرندگان را درباره­ی ندانسته­ها، دانسته­ ها و مهارت­های فعلی‌شان به‌طور چشمگیری افزایش می­دهد. وقتی مسئولیت بخشی از ارزیابی یا تمام آن را به عهده­ی خودِ یادگیرنده می­گذاریم، ازلحاظ شناختی فرد وارد میدانِ تمرینی می­شود که می­تواند میزان تلاش و نتایج به‌دست‌آمده‌ی خود را با توجه به دانش کسب‌شده مورد ارزیابی قرار دهد. بدین ترتیب فرد نهایت تلاش خود را به کار می­بندد تا نقاط قوت و ضعف را شناسایی کند و درصدد رفع آن برآید. دانش­آموزی که انشای خود را پیش از آنکه معلم بخواند و شروع به غلط­گیری کند، برای خود می­خواند و نوشته­اش را با دانسته­هایش مقایسه می­کند، نقش ناظر و اصلاح­گر را برای خود ایفا کرده است. این دانش­آموز ازنظر روان­شناختی دارد حس مسئولیت­پذیری و خودنظارتی را تجربه می­کند.

یکی از راهبردهای آموزشی که به‌طور مستقیم و غیرمستقیم بر روی خودآگاهیِ تحصیلی، مهارت مدیریت یادگیری و مسئولیت ­پذیری یادگیرندگان اثر شگفت­ انگیز می­گذارد، خود ارزشیابی یا خودارزیابی (Self-assessment) است

همان‌طور که گفته شد، یکی از حلقه­ های مفقوده در فضاهای آموزشی ­توجه به راهبردهایی است که خودتوانمندی و خودآگاهی را در یادگیرنده اعم از کودک و بزرگ‌سال پرورش می­دهد؛ ازجمله موارد فراموش‌شده در کلاس­های درس، فراهم آوردن فرصت کافی برای خودارزشیابی به شیوه­های متنوع و متناسب با سن و جنس یادگیرنده، محتوای آموزشی و دیگر عواملِ دخیل، است. در این شرایط مدرِّس نظارت مستقیم را کنار می­گذارد و به هریک از دانش­ آموزان و دانشجویان اجازه می­دهد تا به‌عنوان ناظر و ناقد، میزان یادگیری‌شان را بررسی، نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی و نسبت به برطرف کردن آن اقدام کنند.

 درخواست کردن از دانش ­آموز و دانشجو برای وارسی دانش و مهارت فردی خویش، به آن‌ها یاد می­دهد که مسئولیت ­پذیری، خود مراقبتی را تمرین کنند و چگونه رصد کردن دانشِ کاربردی خود را بیاموزند. بدین ترتیب، متوجه نواقص می­شوند. به بیانی، اگر یادگیرنده نیازمندی­های خود را بشناسد، خودآگاه و مشتاق به دنبال پاسخ­گویی می­رود و میزان یادگیری مفید را افزایش می­دهد؛ یعنی می­داند چه مطالبی را باید پیش از هر مطلب جدیدی، بیاموزد یا کدام مباحث نیازمند ممارست و دقت بیشتری است. در حقیقت، با توجه به وسعت تفاوت­های فردی که در کلاس­های عمومی با آن مواجه هستیم، خودارزشیابی این امکان را به یادگیرنده می­دهد تا با حس مسئولیت­پذیری بیشتر، جزئیات عملکرد خود را موردبررسی قرار دهد و بالطبع کیفیت تحصیلی­اش را بالا ببرد.

با توجه به آنچه گذشت مقایسه‌ای انجام دهیم میان نتایج حاصل از ارزیابی دانش توسط یاد دهنده (معلّم) و ارزیابی‌ای که شخص یادگیرنده (متعلِّم) اعمال می‌کند:

 تصویر 1-خودارزیابی یادگیرنده
خودارزبابی یادگیرنده
خود ارزیابی
تصویر 2- ارزیابی توسط مدرّس
خودارزیابی توسط مدرس

منابع:

العربي. (1425). كيف نتعلم. المدينة: إحياء التراث.

طعيمة. (1962). مبادئ التدريس. السعودية: أم القرى.

علي عبدالعظيم، سلام. (2007). التقييم الذاتي لطلاب السنة الرابعة في قسم اللغة العربية بكليات التربية في ضوء معايير أداء المعلم المبتدئ. مجلة دراسات في المناهج وطرق التدريس، 121-268.

نویسنده: دکتر فرزانه حاجی قاسمی

دیدگاهتان را بنویسید