نقش خودارزیابی در یادگیری بهتر
خودارزیابی در یادگیری بهتر تاثیر شگرفی دارد. شما بهعنوان مدرّس یا کسی که دغدغهی یادگیری دارد تابهحال به راهبرد خود سنجی در فرایند آموزش فعال اندیشیدهاید؟ از جمله افرادی هستید که نداشتن خودآگاهی را مهمترین نقطهضعف دانش آموزان و دانشجویان میدانند؟ شاید معتقد باشید اکثر فضاهای آموزشی بهخوبی این کمبودِ شناختی و تأثیرش بر پیشرفت تحصیلی را لمس کردهاند و اکنون وقت آن رسیده است تا با به دنبال بودن ابزار و استراتژی ای این نیاز اساسی دانش آموزان و دانشجویان را پاسخ گفت. یکی از راهبردهای آموزشی که بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر روی خودآگاهیِ تحصیلی، مهارت مدیریت یادگیری و مسئولیت پذیری یادگیرندگان اثر شگفت انگیز میگذارد، خود ارزشیابی یا خودارزیابی (Self-assessment) است که به صورتها مختلف قابلیت اجرا دارد؛ بنابراین میتوان گفت «خودارزیابی» کمک میکند یادگیرندهی بهتری باشیم.
احتمالاً این سؤال برایتان پیش می آید که چطور میتوان میان مهارتهای فراشناختی و چگونگی سنجش دانش و مهارت ارتباط ایجاد کرد؟ برای رسیدن به پاسخ مناسب، بهتر است نگاهی به دو نگرش کلی، در خصوص نحوهی ارزیابی سطح یادگیری دانش آموزان و دانشجویان انداخت؛ رویکرد نخست براین باور است که مدرِّس میزان یادگیری و مهارت کسبشدهی یادگیرنده را مورد ارزیابی قرار میدهد و غالباً نتیجهی سنجش بهعنوان شاخص اندازه گیری دانش و مهارت اعلام می شود بی آنکه فرد از نقاط قوت و ضعف خود مطلع شود و اقدامی در راستای برطرف کردن کاستی هایش انجام دهد. اگر هم معلم دانش آموز را از اشتباهاتش باخبر کند، یادگیرنده بهمرور عادت میکند تا دیگری، کیفیت و میزان عملکرد علمی اش را بررسی کند؛ درحالیکه رویکرد دوم معتقد است یادگیرندگان با ارزشیابی عملکرد و دستاورد علمی خود، مستقیماً وارد چرخه مدیریت یادگیری و بهگونهای ناقد خود میشوند. به بیانی، میزان مشارکت و همراهی دانشآموز و دانشجو در روند آموزشی افزایش مییابد. گفته میشود یادگیرنده بهترین سنجشگر برای فعالیتهای تعلیمی خویش است (سلام، 2007)
دو رویکرد عمدهی ارزشیابی دانستههای یادگیرنده
در فرایند تدریس مبتنی بر ساختارهای قدیم، معلم مسئولیت هدایت و آزمودن عملکرد دانش آموز را بر عهده دارد؛ سنجشی که غالباً خالی از بازخورد سازنده و آگاهی بخش است. بدینصورت که میزان و کیفیت اطلاعات بهدستآمده پس از طی کردن مراحل تدریس، توسط مدرِّس در قالب پرسش های کلاسی ـ گاه این مورد بهطور کامل مغفول میماند ـ، یا آموزنک در طول دورهی آموزش یا آزمون های نیمسال و پایانی ارزیابی میشود. در اکثر مواقع بدون اینکه یادگیرنده بهروشنی از نقاط ضعف و قوت خویش آگاه شود و به دنبال رفع و تقویت آن باشد، مرحله ی آزمودن و ارزشیابی پشت سر گذاشته میشود. در این حالت نداشتن آگاهی، سبب میگردد تا دانشآموز و دانشجو احساس مسئولیت و تعهد داشتن نسبت به بررسی عملکرد خود را پیدا نکند و آنگونه که انتظار میرود، نتواند دانسته هایش را در قالب مهارت به نمایش بگذارد (تبدیل توانش به کنش).
در حقیقت، سنجیدن دانش توسط مدرِّس میزان قابلتوجهی از احساس خودکفایی و فرصت کسب مهارت کافی برای تعهدپذیری و خودمراقبتی علمی را از دانش آموز و دانشجو سلب میکند. ادامه یافتن این وضعیت باعث بروز بی مسئولیتی یادگیرنده میگردد یا نتیجهی معکوس به همراه میآورد یعنی خودبرتربینی ناشی از ناآگاهی و عدم پذیرش کاستی های اطلاعاتی و مهارتی. لذا، فراهم کردن شرایط مناسب برای تمرین دانش آموز و دانشجو در خودسنجی، یکی از ضروریات فضاهای آموزشی است که میتواند در قالب فعالیتهای کلاسی، بازیهای آموزشی و … به اجرا درآید. خودارزیابی دانشجو یا دانشآموز، در کنار بالا رفتن میزان مشارکت فواید دیگری را نیز شامل میشود؛ مانند ارزشگذاری دانستهها، فراگیر محوری آموزش، یکسانسازی آموختهها، دوری از یادگیری سطحی (التقييم الذاتي: التعريف والمزايا والعيوب والنهج (bayt-tarbawi.com
تفاوت خودارزیابی و معلم ارزیابی
در کلاسی که مدرِّس محوریت اول است و تمام امور از قبیل ارائهی تمامْ مدتِ مطالب، انتخاب روش، تصحیح اشتباهات، ارزشیابی مهارتها و آزمودن میزان یادگیری به عهده ی وی باشد، فرصتی برای دانش آموز و دانشجو پیش نمی آید تا مسئولیت ارزیابی یادگیری خودش را به عهده بگیرد؛ سطح دقت و خودمراقبتی را در خود افزایش دهد؛ به او مهلت داده نمیشود تا نحوهی مدیریت را بیاموزد؛ اما در کلاس درسی که مدرِّس در هر یک از گامهای تدریس از دانشآموز و دانشجو ـ به طرق مختلف ـ در ارزیابی و بررسی عملکرد فردی، دعوت به همکاری و مشارکت میکند، یادگیرنده احساس ارزشمندی، متعهد بودن نسبت به خود ـ بدون اجبار به حضور ناظر ـ را می آموزد و بهمرورزمان تبدیل به مهارت فردی میشود. این مهارت (خودارزیابی) بهعنوان یکی از مهارتهای فراشناختی معرفی میشود. بنا بر آنچه گفته شد، اگر بخواهیم ارزشیابی تحصیلی را در دو رویکرد مذکور بهطور خلاصه بیان کنیم، باید گفت:
1-سنجشِ کیفیت یادگیری توسط معلم و با نظارت مستقیم وی و
2-ارزشیابی دستاورد علمی توسط خودِ یادگیرنده.
واگذاری سنجش به دانش آموز و دانشجو، از راهکارهای آموزشی پربازدهای به شمار میرود که پایبندی بدان سطح آگاهی یادگیرندگان را دربارهی ندانستهها، دانسته ها و مهارتهای فعلیشان بهطور چشمگیری افزایش میدهد. وقتی مسئولیت بخشی از ارزیابی یا تمام آن را به عهدهی خودِ یادگیرنده میگذاریم، ازلحاظ شناختی فرد وارد میدانِ تمرینی میشود که میتواند میزان تلاش و نتایج بهدستآمدهی خود را با توجه به دانش کسبشده مورد ارزیابی قرار دهد. بدین ترتیب فرد نهایت تلاش خود را به کار میبندد تا نقاط قوت و ضعف را شناسایی کند و درصدد رفع آن برآید. دانشآموزی که انشای خود را پیش از آنکه معلم بخواند و شروع به غلطگیری کند، برای خود میخواند و نوشتهاش را با دانستههایش مقایسه میکند، نقش ناظر و اصلاحگر را برای خود ایفا کرده است. این دانشآموز ازنظر روانشناختی دارد حس مسئولیتپذیری و خودنظارتی را تجربه میکند.
یکی از راهبردهای آموزشی که بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر روی خودآگاهیِ تحصیلی، مهارت مدیریت یادگیری و مسئولیت پذیری یادگیرندگان اثر شگفت انگیز میگذارد، خود ارزشیابی یا خودارزیابی (Self-assessment) است
همانطور که گفته شد، یکی از حلقه های مفقوده در فضاهای آموزشی توجه به راهبردهایی است که خودتوانمندی و خودآگاهی را در یادگیرنده اعم از کودک و بزرگسال پرورش میدهد؛ ازجمله موارد فراموششده در کلاسهای درس، فراهم آوردن فرصت کافی برای خودارزشیابی به شیوههای متنوع و متناسب با سن و جنس یادگیرنده، محتوای آموزشی و دیگر عواملِ دخیل، است. در این شرایط مدرِّس نظارت مستقیم را کنار میگذارد و به هریک از دانش آموزان و دانشجویان اجازه میدهد تا بهعنوان ناظر و ناقد، میزان یادگیریشان را بررسی، نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی و نسبت به برطرف کردن آن اقدام کنند.
درخواست کردن از دانش آموز و دانشجو برای وارسی دانش و مهارت فردی خویش، به آنها یاد میدهد که مسئولیت پذیری، خود مراقبتی را تمرین کنند و چگونه رصد کردن دانشِ کاربردی خود را بیاموزند. بدین ترتیب، متوجه نواقص میشوند. به بیانی، اگر یادگیرنده نیازمندیهای خود را بشناسد، خودآگاه و مشتاق به دنبال پاسخگویی میرود و میزان یادگیری مفید را افزایش میدهد؛ یعنی میداند چه مطالبی را باید پیش از هر مطلب جدیدی، بیاموزد یا کدام مباحث نیازمند ممارست و دقت بیشتری است. در حقیقت، با توجه به وسعت تفاوتهای فردی که در کلاسهای عمومی با آن مواجه هستیم، خودارزشیابی این امکان را به یادگیرنده میدهد تا با حس مسئولیتپذیری بیشتر، جزئیات عملکرد خود را موردبررسی قرار دهد و بالطبع کیفیت تحصیلیاش را بالا ببرد.
با توجه به آنچه گذشت مقایسهای انجام دهیم میان نتایج حاصل از ارزیابی دانش توسط یاد دهنده (معلّم) و ارزیابیای که شخص یادگیرنده (متعلِّم) اعمال میکند:
تصویر 1-خودارزیابی یادگیرنده
تصویر 2- ارزیابی توسط مدرّس
منابع:
العربي. (1425). كيف نتعلم. المدينة: إحياء التراث.
طعيمة. (1962). مبادئ التدريس. السعودية: أم القرى.
علي عبدالعظيم، سلام. (2007). التقييم الذاتي لطلاب السنة الرابعة في قسم اللغة العربية بكليات التربية في ضوء معايير أداء المعلم المبتدئ. مجلة دراسات في المناهج وطرق التدريس، 121-268.
نویسنده: دکتر فرزانه حاجی قاسمی